بعض حلواها، اسم بردن ازشون دهن رو شیرین میکنه.
مثل عشق
خودم دیدم معصومه چهارساله حداقل از سه سالگیش دنبال عشقه. خودم شنیدم با صالح سه سال و نیمه درباره اش حرف میزدند و چقدرم جدی. پارسال صالح بهش میگفت من تو رو خیلی دوست دارم. من زری رو هم دوست دارم. من فاطی کوچولو رو هم دوست دارم. معصومه تمام صورتش یه سوال شد ، یه عطش سمج. برگشت گفت: صالح تو کی رو دوست داری پس با این حساب؟
امسال که باز یه گوشه صالح به معصومه گفت من تو رو خیلی دوست دارم، معصومه واضح و جدی پرسید: فقط منو دوست داری؟ صالح هم که متاسفانه دروغ گفتن رو بلد شده گفت آره
کاش وقتی در دلم باز بود توش سیر میگشتم کاش کشفش میکردم. عین تپههای باستانی....
دارم جز از کل رو میخونم. همه ش تقصیر هگل بود که سراغ همچین رمان ذاتا فلسفیای رفتم. طناز و تاریکه. انگار یک آفرینش ادبی با نیرویی شیطانی
از دستم نمیافته کتاب دهشت انگیز مدهوش کننده
چای نبات باید روی این کتاب خورد
باید از عشق حرف زد
حاضرم عشق خیالی یه سایه رو به دل بگیرم تا از تاریکی شیرین این کتاب بیرون بیام...
ولی نه موفقیت در یک عشق خیالی هم، نصف شکست واقعی مزه نداره توی یه عشق بزرگ واقعی.
مخصوصا شکست واقعی در همه چیز
پیش از این هر چیز که پروژه ام بود شکست میخورد
ماست بندی در کلاس اول راهنمایی
بافتنی در درس اختیاری اول دبیرستان
آشپزی در اولین مهمونی بعد عروسی
اولین کد نویسی در دانشگاه و دومین و سومین و آخرینش
واسطه گری برای ازدواج
من حتی در اثبات وجود داشتن خودم به یک آینه هم شکست خورده ام
شکستهام امضای خودمو دارن، اصلا دیانای منو دارن ....اینه که عزیزن برام
و تپه تلمبارهای شکستهی من از پروژههای عمرم چه چیز مهمیرو کم داشت اگر شکست در عشق بهش اضافه نمیشد
من معتاد شکست خوردن و یک دم چایی خوردن روی فجایعی که به بار میارم هستم
حتما برای دنیا وجودم لازم بوده...
اگرم نبوده خیالی نیست.عشق و دیدن یک لحظه نور و گرماش و درک مغناطیس مقاومت ناپذیرش حتما برای روح گرسنه ام لازم بوده...گیرم که گیجاگیجی این برخورد لحظهای با عشق، باعث در خواب راه رفتن و تصادف کردنم با یه تریلی شده باشه.
امروز روز بزرگیه...دلم بیشتر از همه شکلانها و شیرینی شربتهای جشنها، آفرینش میخاد
دلم یه آفرینش ادبی میخاد ...یکی با امضای خودم با دیانای خودم...یکی شکست خورده ولی شکستی که تراشش داده باشه، شیشه ش رو الماس کرده باشه...
دلم تو رو میخاد...تو .....کاش پیدات بشه باز