تنوع طلبی و بازیگوشی چه بده. کارم به جایی رسیده بود که برای پذیرفتن یه حرف معیارم تازگیش بود.
و یادم رفته بود سادگی رو
یتیم مکه بی سواد بوده و آقای عالم شده. هنوزم حرفهاش به دلها مینشینه و توی کتابها نقل میشه
خمینی درس خیلی خونده بود اما خیلی ساده حرف میزد. باور نکردنی ساده حرف میزد. و حرفهاش رو از ته دل قبول میکرد هر مدرسه نرفته پابرهنه ای
امروز به چشم دیدم که گردش توی دالان هزارسالگان و کتابهاشون لازم نیست.میتونی توی یه طلافروشی لوکس شاگرد مغازه باشی، یه تیشرت مد روزی پوشیده باشی و حلقه و گردن بند به خانمها پیشنهاد کنی ولی نگاهت رو از طلا و از خانمها بدزدی و توی قلبت خبرها باشه.
لازم نیست حلاج بیابانگرد باشی و سید علی قاضی کهکشان نیستی. میتونی حسابدار یه داروسازی کوچیک باشی و جز عدد با چیزی سر و کار نداشته باشی اما عوالمیتجربه کنی که عارفهای پیچیده تجربه کردند. عارفهایی با روزههای چهل روزه و شب زنده داریهای طولانی که توی کتابها هم باورشون آسون نیست.
امروز دیدم دربدری و کتابخونه گردی و زندان بازی و چله نشینی لازم نیست.
کافیه چشم سرت رو، روی همه چیز باز نکنی و دهنت هر لقمهای نچشه و حواست به هر دادهای باز نباشه....
همین کافیه چون دادههای بیرونی در ما تغییر ایجاد میکنند ...کافیه خودمون باشیم با هر چیزی واکنش ندیم همین!
یه دانشجوی تمدن شناسی از المپیای واشنگتن رفته بود اردو . به اسرائیل . قرار بود رفح رو خواهر خوندهی یکی از شهرهای آمریکا اعلام کنن.
ریچل، ولی از اردو زد بیرون و با مردم غزه دو سه روزی نشست. و بعد دنیا دید که بلندگو به دست با چنتا دانشجوی دیگه جلوی بلدوزر اسرائیلی وایساده و نصیحتش میکنه که این خونه رو خراب نکن
بیل مکانیکی چندباری دانشجوها رو آروم کنار میزنه اما ریچل سرجاش وایساده....پس از روش رد میشه
به همین سادگی
ماجرای ریشل کوری رو دیروز، از روی قبر یادبودی که اتفاقی پام از روش رد شد خوندم
قضیه مال ۲۲ سال پیش بود
راستش هم ساده است ، هم غیر قابل درک....